Web Analytics Made Easy - Statcounter

بهروز حصاری در گفت‌وگو با خبرنگار مهر در خصوص آخرین وضعیت برگزاری نمایشگاه‌های بهاره در سطح شهر کرج، گفت: تمامی مقدمات فراهم شده اما به دلیل اهمیت انجام اقدامات پیشگیرانه در برابر ویروس کرونا احتمال لغو نمایشگاه‌ها وجود دارد.

وی در ادامه گفت: به یقین اگر تصمیم بر لغو برگزاری نمایشگاه‌های بهاره در استان باشد این تصمیم در سطح وزارت صنعت، معدن، تجارت اخذ می‌شود و از جانب وزارتخانه به ما ابلاغ خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رئیس اتاق اصناف مرکز استان البرز ادامه داد: در حال حاضر طبق برنامه ریزی های انجام شده قرار است دو نمایشگاه بهاره یکی در پارک شهید چمران کرج و دیگری در مؤسسه گلستان گلشهر برگزار شود.

حصاری تاکید کرد که زمان برگزاری دو نمایشگاه بهاره شهر کرج از تاریخ ۱۳ تا ۲۲ اسفندماه سال جاری تعیین شده است.

وی با اشاره به اینکه بخش عمده این‌نمایشگاه ها شامل عرضه کالاهای تنظیم بازار مانند شکر، برنج، گوشت و سایر مایحتاج عمومی مردم است، گفت: در کنار آن دیگر مایحتاج شهروندان از جمله پوشاک، آجیل و خشکبار و یا شیرینی را در نمایشگاه‌ها عرضه خواهد شد.

رئیس اتاق اصناف مرکز استان البرز با اشاره به اینکه فقط اعضای دارای پروانه اصناف حق شرکت در این‌نمایشگاه و عرضه اقلام و اجناس را دارند، افزود: در تلاش هستیم تا از حضور تولیدکنندگانی که می‌توانند کالا را به شکل مستقیم به مردم‌عرضه کنند نیز در این نمایشگاه‌های بهاره استفاده کنیم زیرا در حذف واسطه‌ها و کمک به تعدیل قیمت‌ها مؤثر است.

حصاری با اشاره به اینکه برگزاری نمایشگاه‌های بهاره در مدیریت هزینه‌های شهروندان در ایام پایانی سال تأثیرگذار است، افزود: در دو محل تعیین شده برای برگزاری نمایشگاه‌های بهاره در مجموع ۴۵۰ غرفه برپا می‌شود.

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات 98 بودجه 99 ویروس کرونا استان البرز شکر نمایشگاه بهاره وزارت صنعت معدن وزارتخانه انتخابات 98 بودجه 99 ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی برگزاری نمایشگاه های بهاره

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۰۹۱۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.

یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه می‌نشست.

یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی می‌کند و مستقل به شهر می‌آید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیب‌هایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دام‌های دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور می‌کند.

این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهه‌های زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.

وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار می‌کند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف می‌زدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم می‌تواند برای نسل‌ جدید هم الگو باشد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.

بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.

آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.

***

قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!

این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.

کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • «انسان و فناوری» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • عکس/ برداشت چای بهاره از باغات گیلان
  • مهمترین اخبار ۱۹ اردیبهشت/احتمال عرضه داروی ایرانی SMA
  • اکنون جشنواره امام رضا (ع) بازوی قدرتمندی برای عرضه فرهنگ و معارف رضوی است
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • حضور چاپ و نشر بین‌الملل با ۶۰ عنوان جدید در نمایشگاه کتاب
  • ۱۰ ناشر لاتین و ۳۱ ناشر عرب به نمایشگاه آمدند
  • احتمال عرضه داروی ایرانی SMA در خرداد
  • عرضه ۶ عنوان کتاب جدید درباره حاج قاسم سلیمانی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
  • افتتاح نمایشگاه عرضه محصولات اقتصاد مقاومتی بسیج سازندگی سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد